در حاشيه تعامل دولت روحاني با امريکا
تغيير، تنها در تاکتيک قابل پذيرش است
اين روزها موضوع مذاکره ايران و آمريکا به نقل مجالس مردم و فعالان سياسي تبديل شده و در اينباره اظهار نظرهاي متفاوتي به چشم ميخورد. برخي مذاکره را در اين شرايط از اساس اشتباه ميدانند و عدهاي ديگر، نوع روش و مواجهه دولت آقاي روحاني با مساله مذاکره با امريکا را زير سؤال ميبرند. گروهي نيز مذاکرات را به دليل آن که خارج از چارچوب تعيين شده از سوي رهبري انجام گرفته محکوم ميکنند و در نقطه مقابل، طرفداران مذاکره معتقدند که مقام معظم رهبري در جريان ريز مسايل قرار داشته و دارد و معناي سخن آقاي روحاني که ميگويد «من اختيار تام دارم» همين است. درباره مذاکره و شيوه صورت گرفته نکاتي وجود دارد که پرداختن به آنها ميتواند براي خوانندگان محترم مفيد واقع شود:
1. اسلام، طرفدار جنگ نيست
از نظر اسلام جنگ اصالت ندارد و صلح و آشتي بر جنگ و منازعه مقدّم است. بنابر اين تا جايي که از طريق صلح بتوان به اهداف خويش رسيد، نيازي به جنگ نيست. به همين دليل پيامبر خدا(ص) در دوران ده ساله حکومت خود افزون بر 10 مورد از روش صلح استفاده کردند که يکي از معروف ترين آنها صلح حديبيه است. پيامبر خدا(ص) در صلح حديبيه از همان ابتدا و طبق برنامه براي صلح حرکت کرده و به دنبال آن بود که از اين طريق به اهداف خود دست يابد که البته موفق شد و آيه «انا فتحنا لک فتحا مبينا» در شان چنين صلحي نازل شد. در موارد ديگر نيز اگر دشمن تن به مصالحه ميداد و از خوي جنگ طلبانه و ددمنشانهاش دست بر ميداشت و در برابر حق تسليم ميشد، نيازي به وقوع جنگ نبود. قرآن کريم در اين باره ميفرمايد: اگر کفار در برابر شما بال تسليم و صلح را پهن کردند، شما نيز آن را بپذيريد. انقلاب اسلامي ايران هم بر همان اساس مشي کرده است امام(ره) از همان ابتدا اعلام فرمود که ما با هيچ کشوري سر جنگ نداريم بلکه ميخواهيم روابط ما با همه بر اساس احترام متقابل باشد. ولي از همان ابتدا برخي کشورها مانند ايالات متحده امريکا بر اساس خوي استکباري خود بنا را بر مقابله و دشمني گذاشتند و به طور رسمي اعلام کردند که درصدد براندازي نظام اسلامي ايران هستند. اين واقعيت در طول 35 سال گذشته همواره در دستور کار امريکاييها بوده است و آنها ذرهاي در دشمني با انقلاب ايران ترديد و سستي نکردهاند که ميتوان برخي از آن موارد را چنين ليست کرد: پناه دادن به ديکتاتور ايران و تلاش بازگرداندن وي به قدرت، بلوکه کردن داراييهاي ايران، کودتاي نوژه، راه اندازي ترورهاي حساب شده، جنگ تحميلي 8 ساله، سرنگوني هواپيماي مسافربري، تحريمهاي 35 ساله، مقابله با پيشرفتههاي علمي ملت ايران از جمله در زمينه دانش هستهاي و... . اين کشور که روزي خودش را کدخداي جهان ميدانست، تصور ميکرد در سايه قطع رابطه و اعمال تحريمها و تحميل جنگ 8 ساله، ميتواند ملت مقاوم ايران را از ميان بردارد و انقلاب بزرگ آنها را به شکست بکشاند. از اين رو در اقدامي ناشيانه و يک طرفه رابطه خود را با ايران قطع کرد. امام(ره) در اين باره فرمودند: به جهنم که رابطه را قطع کردند، ما رابطه با امريکا را ميخواهيم چه کنيم؟ ما به خاطر اين قطع رابطه جشن ميگيريم. امريکاييها پس از اين قطع رابطه پشيمان شده و در طول اين سالها بارها تلاش کردهاند تا مجددا با ايران رابطه داشته باشند که ماجراي مک فارلين يکي از آن هاست. در سالهاي اخير نيز همواره دولتمردان امريکا کوشيدهاند با ارسال نامههايي به محضر رهبر معظم انقلاب اسلامي اين گونه وانمود کنند که آماده مذاکره با ايران هستند. به هر حال روشن است که دشمني از سوي امريکاييها آغاز شده و ادامه يافته است و جمهوري اسلامي همواره در حال دفاع بوده و اکنون نيز در حال دفاع از آرمانهاي انقلاب است. چنان چه امريکاييها از ابتدا خشت دشمني با ملت ايران را نميگذاشتند و حرکت خود را بر اساس احترام متقابل تنظيم ميکردند، اصلاً دشمنياي شکل نميگرفت تا امروز به مذاکره و صلح و سازش نياز باشد.
2. مقاومت، شکستني نيست
ملت قهرمان ايران که به برکت اسلام و عمل به آموزههاي مترقي آن از تمدن والايي برخوردار شده، با داشتن فرهنگ عاشورايي جهاد و شهادت هرگز زير بار زياده خواهيها و فشارهاي بي مبناي غرب و امريکا نميرود و با تمام توان خود از دستاوردهاي انقلاب دفاع ميکند. از اين رو در طول دوران دفاع مقدس با حدا قل امکانات در برابر دشمن تا بن دندان مسلح ايستاد و اجازه نداد حتي يک وجب از خاک کشورش در دست دشمن بماند. عمده ترين دليل ايستادگي ملت ايران در برابر غرب به ويژه امريکا اين است که آنها ميخواهند با زبان زور و از لوله تفنگ با ما گفتگو کنند. اين روحيه استکباري همواره منشأ فعال شدن غيرت مردم و تحمل سختيها براي دفاع از حق مسلّمشان شده است. بي ترديد در اين شرايط نيز که مردم ايران تحت تاثير تحريمهاي ناجوانمردانه قرار گرفتهاند، اگر احساس کنند آمريکا در مذاکرات پيش رو با زهم ميخواهد با همان زبان با ما سخن بگويد، تحمل سختيها و ناملايمات را بر چنين صلح ذليلانهاي مقدم ميدارند. از اين رو چنانچه غربيها به دنبال بر قراري رابطهاند، بايد از ادبيات درست و محترمانه استفاده کنند و حُسن نيت خود را در عمل نشان دهند.
3. راهبرد، تغيير نکرده است
اول: نرمش قهرمانانه که اين روزها از سوي مقام معظم رهبري مطرح شده، تاکيد بر همان راهبرد قبلي است؛ و معظم له تغيير تاکتيکها و روشها را در چارچوب همان راهبرد مقاومت شمردهاند. به همين دليل است که قيد "قهرمانانه" را به "نرمش" اضافه کردهاند.
دوم: از فرمايشات معظم له استفاده نميشود که دولت مجاز است در موضوع برقراري رابطه با امريکا از خود نرمشي نشان دهد و با دست دادن به شيطان بزرگ، تابوي مذاکره را بشکند؛ بلکه آن چه استفاده ميشود يک حرکت گام به گام است چنان که قبلا نيز در موضع عراق معظم له اجازه داده بودند در حد سفرا چنين مذاکراتي انجام شود و در موضوع هستهاي هم در حد نمايندگان دولتها در قالب گروه 1+ 5 اينگونه مذاکرات انجام ميشد. قرار بود که در اين دوره از مذاکرات، سطح مذاکره کنندگان افزايش يابد و به مرز وزراي خارجه برسد که انجام شد؛ ولي معلوم نيست که ديدار دو جانبه ظريف و کري يا تماس تلفني آقاي روحاني با اوباما نيز از سوي مقام معظم رهبري مجاز دانسته شده باشد.
4. ايران در موضع ضعف نيست
برخي در داخل و خارج از کشور به غلط بر اين باورند که جمهوري اسلامي در موقعيتي ضعيف قرار گرفته و چارهاي جز مذاکره و آشتي با دشمن ندارد؛ از اين رو معتقدند اين ايران است که بايد کوتاه بيايد! در همين راستا رئيس کميته مسائل خارجي نمايندگان امريکا اظهار داشته است: "تحريمهاي مخرّب ما روحاني را پاي تلفن کشاند؛ بايد تا زماني که ايران برنامه اتمي خود را متوقف نکرده فشار اقتصادي بر اين کشور افزايش دهيم." بي بي سي نيز با استفاده از شعار معروف آقاي يروحاني در انتخابات گفته است: غني سازي اورانيوم، خط قرمز غرب است، ايران بايد ميان چرخيدن سانتريفيوژها و زندگي مردم يکي را انتخاب کند. اين بنگاه سخن پراکني پير در ادامه ميافزايد: ايران براي باز شدن عملي قفل روابط با کاخ سفيد بايد بيش از آن چه در ابتدا تصور ميرفت کوتاه بيايد و امتياز بدهد تا عملا اثبات کند که او دقيقا همان کسي است که بايد با آن معامله کرد. جان کري نيز پس از ديدار با وزير خارجه ايران اظهار داشته است: تا زماني که ايران ثابت نکند به دنبال تسليحات هستهاي نيست تحريمها لغو نميشود؛ تعليق غني سازي بايد اقدام فوري ايران باشد! ولي حقيقت اين است که ايران اسلامي در اوج قدرت قرار دارد و از توان بالايي برخوردار است. امريکاييها در 34 سال گذشته بارها توسط ملت ايران تحقير شده و نشان دادهاند که نه تنها در براندازي ايران اسلامي ناکارآمد هستند بلکه در سياستهاي منطقهاي هم توان هماوردي با ايران را ندارند. شکست امريکا در جنگ 33 روزه با حزب ا... و جنگ 22 روزه با غزه و در نهايت جنگ 8 روزه با غزه و سياستهاي شکست خورده واشنگتن در مصاف با دولت سوريه، خروج امريکا از عراق و شکست سنگين در افغانستان، همه و همه از ضعف و سستي امريکا و قوت و توان بالاي ايران اسلامي حکايت دارد. چنان چه مذاکره کنندگان هستهاي از موضع ضعف برخورد کنند و از حق مسلّم ملت ايران کوتاه بيايند، هيچ گاه ملت آنها را نخواهد بخشيد و براي هميشه از چشم ملت خواهند افتاد.
5. مردم، نامحرم نيستند
انتظار بحق مردم اين است که آقاي رئيس جمهور و وزير خارجه متن مذاکرات خود با طرف امريکايي را به طور کامل منتشر کنند تا مردمي که دانستن حق آنها ست در جريان مذاکرات قرار گيرند و معلوم شود که نمايندگانشان چه داده و چه گرفتهاند. ممکن است گفته شود به دليل مسايل امنيتي امکان پخش مذاکرات وجود ندارد ولي پرسش اساسي اين است که وقتي گروه 1+5 يعني قدرتهاي بزرگ در جريان مذاکرات هستند و رژيم صهيونيستي نيز بنا به اظهارات اوباما، همواره در جريان قرار گرفته است، آيا تنها مردم ايران نامحرمند؟!
6. ضرورت شفاف کردن مواضع
غربيها به صراحت با ژستهاي حق به جانب، خواسته خود را مبني بر بستن تاسيسات فردو، انتقال ذخاير اورانيوم 20 درصد به خارج از کشور، توقف ساخت نيروگاه آب سنگين اراک، امضاي پروتکل الحاقي و اجازه به بازرسان براي دسترسي گسترده به تاسيسات هستهاي ايران را شفاف بيان ميکنند و در برابر آن نيز تا کنون هيچ اقدام عملي در به رسميت شناختن حق ايران و رفع تحريمها انجام ندادهاند و همواره ميگويند اين ايران است که بايد با اقدام عملي خود راه را براي مذاکرات فراهم کند! خوب است تيم مذاکره کننده ايراني نيز از موضع قدرت با دشمن سخن بگويد و تصريح کند چنان چه بخواهيد با اين ادبيات با ملت ايران سخن بگوييد ميز مذاکره را ترک خواهيم کرد. ترديد نبايد کرد که ملت ايران باز هم با تحمل سختيها مسؤولانش را در مقابله با دشمن زياده خواه ياري خواهد رساند.
7. ملت در موضع مقابله با استکبار
نبايد از مردم انتظار داشت که همراه با دستگاه ديپلماسي حرکت کنند؛ از اين رو بايد اجازه داد که شعار مرگ بر امريکا همچنان بر تارک نمازجمعهها و راهپيماييهاي خياباني بدرخشد. در روزهاي اخير رسانههاي غربي به ويزه بي بي سي در تحليلهاي خود اين گونه وانمود ميکنند که سفر روحاني به امريکا بايد آغازي براي پايان دادن به شعار مرگ برامريکا در نماز جمعهها و رژههاي خياباني ايران باشد! بي بي سي حتي براي مراسم 13 آبان سال جاري نيز برنامه ريزي کرده ميگويد: 13 آبان امسال در شرايطي بسيار متفاوت برگزار خواهد شد، دولت و نهادهاي حکومتي در موقعيتي قرار ندارند که مراسمي برگزار کنند که در آن شعار مرگ بر امريکا سر داده شود! و چه بسا در روزهاي آينده درخواست شود که با توجه به سفر احتمالي آقاي روحاني به مکه مکرمه، امسال مراسم برائت از مشرکان نيز بدون برائت از مشرکان و مرگ بر امريکا و مرگ بر اسرائيل برگزار شود و يا اصلا بر گزار نشود! اميدواريم در نماز جمعهها غريو مرگ بر امريکا و مرگ بر اسرائيل بند دل استکبار را پاره کند و آنها بدانند که ملت ايران هرگز جنايتهاي امريکا و سگ زنجيرهاي آن اسرائيل را فراموش نميکنند و چند دقيقه تماس تلفني رئيس جمهور با اوباما نميتواند امريکا را به دوست تبديل کرده هويت شيطانياش را تغيير دهد.
8. هرچند گفته شده است که آزادي فتنه گران و رفع فيلتر سايتهاي سي ان ان و چند سايت ديگر و تلاش براي رفع فيلتر فيس بوک و تويتر ارتباطي با سفر آقاي روحاني به امريکا نداشته است ولي شايسته بود که اين اقدامات بيربط در آن طرف دنيا يعني در غرب هم اتفاق ميافتاد؛ مثلا پرس تي وي و العالم و شبکههاي سحر و... که اخيرا بسته شدهاند دوباره باز ميشدند تا مردم ما هم در اين ماجرا احساس غرور کنند.
برچسبها: انتخابات , راي , صندوق راي , انتخاب