پيام به گردهمايى سراسرى فرماندهان بسيج، به مناسبت سالروز انتشار پيام رهبر فقيد انقلاب براى تشكيل بسيج مستضعفان و گراميداشت هفتهى بسيج
02/ 09/ 68
بسماللَّهالرّحمنالرّحيم
سالگرد تشكيل بسيج مستضعفان، يادآور خاطرهى پُرشكوه مجاهداتى است كه در دوران هشتسالهى جنگ تحميلى، زيباترين تابلوهاى ايثار و فداكارى همراه با نجابت و فروتنى و توأم با شجاعت و رشادت را ترسيم كرده است؛ خاطرهى جوانمردان پاكدامن و غيورى كه شيران روز و زاهدان شب بودند و صحنهى نبرد با شيطان زر و زور را با عرصهى جهاد با نفس اماره به هم آميختند و جبههى جنگ را محراب عبادت ساختند؛ جوانانى كه از لذات و هوسهاى جوانى براى خدا گذشتند، و پيرانى كه محنت ميدان جنگ را بر راحت پيرانهسر ترجيح دادند، و مردانى كه محبت زن و فرزند و يار و ديار را در قربانگاه عشق الهى فدا كردند؛ خاطرهى انسانهاى بزرگ و كمادعايى كه كمر به دفاع از ارزشهاى الهى بستند و از هيبت دروغين قدرتهايى كه براى حفظ فرهنگ و ارزشهاى جاهلى غرب به مصاف ارزشهاى الهى آمده بودند، نهراسيدند؛ خاطرهى صدها هزار جوانمرد روستايى و شهرى، كاسب و كارگر، دانشجو و طلبه، پزشك و پرستار، مهندس و هنرمند، ادارى و بازارى، پير و جوان كه عاشقانه به نداهاى مكرر امامشان و محبوبشان و سلسلهجنبان عشق مقدسشان - حضرت امام خمينى(اعلىاللَّهكلمته) - پاسخ گفتند و رو به خدا و پشت به دنيا كردند؛ برخى فوز شهادت يافتند و بعضى با اسارت و جراحت و نقص عضو آزمايش شدند و برخى جسم و جان مبارك خود را كه سرشار از فيض و نور شده بود، سالم و كامل به خانه برگرداندند، تا همچون ذخيرهيى براى دفاع در روز احتياج، و در خدمت اسلام و انقلاب و ميهن و ملت، از آن نگهدارى كنند؛ «فمنهم من قضى نحبه و منهم من ينتظرو ما بدّلوا تبديلا»(1).
هفتهى بسيج، همچنين سرشار از ياد و نام آن بزرگمرد جهاندارى است كه نداى دعوتش همچون صلاى ربوبى در روز الست، فطرتها را مخاطب مىساخت و از اعماق جان بلىگويان جواب مىگرفت؛ خود عاشق بود و عاشقانه سخن مىگفت؛ بندهى سلم خدا بود و دلها را سلم خود مىساخت؛ دردمندانه مىخروشيد و دردهاى مهلكى را كه افيون مخدر شيطانها از ياد آدميان برده و از درمان محروم ساخته بود، علاججويانه به احساس آنان برمىگردانيد و به درمان نزديك مىساخت ...؛ ياد و نام امام خمينى بزرگ كه خداوند فتحالفتوح تصرف دل هشياران اين ملت و خيل عظيمى از مسلمانان و مستضعفان جهان را نصيب او ساخته بود و او با اين سلاح الهى، قلعههاى تصرفناپذير استكبار را يكى پس از ديگرى گشود و رأس استكبار - يعنى امريكاى جهانخوار - را مرعوب ساخت و تخت امپراتوريهاى بىمنازع را متزلزل ساخت؛ مسلمانان جهان را بيدار كرد و هستههاى مقاومت اسلامى را با دم گرم و صداى اميدبخش خود متشكل ساخت؛ جمهورى اسلامى را پديد آورد و از لابلاى هزاران مانع و مزاحم و معارض، بسلامت به اوج اعتبار و قدرت رسانيد و خطرناكترين دشمنان آن - يعنى سردمداران نظامهاى غربى - را بارها دچار ناكامى ساخت و متوليان نظامهاى شرقى را از موضعى استوار و مسلط، به بطلان انديشههاى مذهبستيز و انسانگريزشان هشدار داد، و هنوز يكسال از نامهى پيامبرگون و تاريخى او به رأس هرم قدرت دنياى شرق نگذشته، اكنون جهان شاهد فروپاشى نظامهاى ماركسيست در سراسر جهان است.
آرى، رهبر كبير انقلاب اسلامى كه خود را بسيجى مىشمرد و بدان افتخار مىكرد، جهانى را در مقابله با استكبار و قدرتهاى ستمگر عالم بسيج كرد و خواب راحت را از چشم زورگويان زدود و نور اميد را كه كليد همهى پيروزيها و پيشرويهاست، در دل ملتها تابانيد. بىشك همهى دستگاههاى استكبار نيز به آسانى نخواهند توانست بذرى را كه او پاشيده، جمع كنند و بنايى را كه او پى افكنده، ويران سازند؛ اگرچه بشدت و قساوتى عنادآميز، با نتايج و ثمرات جهاد بزرگ او در مبارزه و معارضهاند.
در سالگرد بسيج، نكتهى مهمى كه بسيجيان و همهى ملت ايران بايد بدان توجه كنند، اين است كه قدرتهاى استكبارى غرب، امروز در همهجا خود را با اسلام روبهرو مىبينند. آنان از اسلام احساس خطر مىكنند. آنان هر نشانهى اسلامخواهى را، طليعهى خطرى جدى براى قدرت و منافع خود تلقى مىكنند. بديهى است كه اسلام ناب محمّدى (صلّىاللَّهعليهواله) كه ظلم و فساد و انحطاط اخلاقى را در محيط زندگى بشر تحمل نمىكند، براى نظامهايى كه بر پايهى ظلم و فساد و انحطاط بنا شدهاند، خطرى حقيقى است. اين است كه همهى قدرتهاى شيطانى عالم، امروز در مصاف جلوههاى اسلام، از خشنترين روشهاى برخورد استفاده مىكنند و بديهىترين اصولى را كه تا كنون شعار دادهاند، زير پا مىگذراند.
در فلسطين اشغالى، مسلمانانى كه بىاعتنا به سازشكاريهاى خائنانه، با دست خالى به مبارزات حقطلبانه ادامه مىدهند، با روشهاى خشن و غير انسانى سركوب مىشوند و زن و كودك و پيرشان به دست سربازانِ دستورگرفتهى صهيونيست شكنجه و تارومار مىشوند و از اينهمه مدعيان حقوق بشر از دولتهاى غربى صدايى برنمىخيزد و امريكا و انگليس و برخى ديگر، حمايت عملى و تشويق زبانى هم مىكنند!
در لبنان، علاوه بر اردوگاههاى آوارگان مظلوم فلسطينى، خانه و كاشانهى مسلمانان لبنانى به وسيلهى جتهاى اسرائيلى بمباران مىشود و زن و مرد و پير و جوان رهگذر و غير نظامى به خاك و خون كشيده مىشوند و روحانى موجه و محترمى،(2) نيمه شب به وسيلهى مزدوران صهيونى از خانهى خود ربوده مىشود، و از ميان اينهمه دولت غربى كه سالهاست محكوم كردن تروريسم و آدمربايى را ترجيعبند همهى حرفهاى خود قرار داده و به قصد كسب وجهه، مدام هر دولت مخالف منافع خود را بدان متهم مىدارند، حتّى يك نفر هم در برابر اين حركتهاى زشت و وحشيانهى تروريستى، موضعى جدى نمىگيرد و از اينكه دولتى اينطور قلدرانه به خانهى مردم كشورى ديگر بمب بريزد، يا از آن آدم بربايد، متأثر نمىشود!
در بعضى كشورهاى اسلامى و در سايهى دولتهاى خودباخته در برابر غرب، خالصترين و غيورترين مسلمانان به چشم عناصر خرابكار نگريسته شده و با شدت و خشونت و با حبس و زجر و اعدام با آنان رفتار مىشود. در اروپا و در كشورهايى كه خود را مهد تمدن و دمكراسى مىشمارند، مسلمانان دچار تبعيض و حقكشى و حتّى فشار و سركوب قرار مىگيرند و صريحاً به جرم پايبندى به اسلام محكوم مىشوند.
آنچه در هفتههاى اخير در فرانسه و بعضى ديگر از كشورهاى اروپايى «جنگ روسرى» ناميده شد، در واقع مبارزهى سراسيمه و ناشيانهيى از سوى سردمداران فرهنگ غربى با پديدههايى است كه آنان آن را جهش برقى از فرهنگ اسلام و نشانهى نفوذ روزافزون اسلام تلقى مىكنند و در مقابله با آن به قدرى صبر و متانت را از دست مىدهند كه يكباره رؤساى كشور به مبارزهجويى در برابر چند دختربچهى متعبد و چند خانوادهى مقيد مسلمان ظاهر مىشوند! اينها همانهايند كه فرياد دفاع رياكارانهشان از آزاديها و تمايلات فردى، گوش دنيا را كر كرده است!
وقتى اعتراض عليه نويسندهيى است كه وقيحانه به مقدسات يك ميليارد مسلمان دشنام داده، آنان طرفدار آزادى بيان و عقيدهى فردى مىشوند؛ اما وقتى سخن از زن يا دختربچهى مسلمانى است كه مىخواهد بر طبق عقيدهى مذهبى خود لباس بپوشد، ديگر آزادى فردى از ياد مىرود و همه چيز رنگ ديگرى مىيابد و هرگونه حركت ضد اخلاقى و ضد آزاديها و حقوق فردى، نام مبارزه با ارتجاع مىگيرد! اف باد بر رياكاران دروغگو و منافق!
در بسيارى از كشورهاى اروپايى، اقليت مسلمان مورد آزار و تبعيض و تحقير قرار مىگيرد؛ اما آنها كه در همهى امور كشورهاى ديگر زير عنوان دفاع از حقوق بشر دخالت مىكنند و حتّى از تحريك انگيزههاى قومى و مذهبى در مواردى كه لازم بدانند، ابا نمىكنند، كمترين اشارهيى به حق تضييعشدهى اين مظلومان نكرده، با سكوت و احياناً عمل خود، به ستمى كه بر مسلمين مىرود، مهر تأييد مىزنند. در برخى كشورهاى آسيايى هم اقليتهاى بزرگ مسلمان دچار همين سرنوشتند و چنانكه همه مىدانند، امروز جامعهى مسلمين هند با ستمى وسيع و بىمهار روبهروست.
در نقاط مختلف جهان، دشمنان اسلام به مساجد - كه پايگاه حريت انسان و جايگاه رابطهى او با خدا و مركزى براى كسب آگاهى از شيطنتهاى شياطين زر و زور است - با بغض و كينهيى عميق مىنگرند و تا آنجا كه بتوانند، با وجود و حضور و فعاليت آنها ستيزه مىكنند. هماكنون مسجدالاقصى، قبلهى دوم مسلمين - كه بحمداللَّه پايگاه بيدارى و مبارزه نيز شده است - مورد جسارت صهيونيستهاى پليد قرار گرفته، و در فرانسه و هند نيز مسجد در معرض اهانت و تخريب واقع شده است.
مجموع اين حوادث و نظاير فراوان آن، بروشنى اين حقيقت هشداردهنده را مجسم مىسازد كه امروز قدرتمداران عالم و ادارهكنندگان نظام سلطه در جهان، اسلام را خطرى بزرگ مىشمارند و تجديد حيات اسلام ناب محمّدى (صلّىاللَّهعليهواله) را در ايران، نه تنها براى منافع منطقهيى، بلكه براى منافع جهانى خود كه عملاً در حفظ و استقرار نظام سلطه - يعنى تقسيم كشورهاى جهان به سلطهگر و سلطهپذير - متبلور شده است، تهديدى جدى به حساب مىآورند، و بر اين اساس با همهى توان خود به مصاف اسلام آمده، و بيش از همه با سرچشمهى اميدبخش اين فيض الهى - يعنى انقلاب پيروز اسلامى و نظام مقدس اسلامى در ايران - دشمنى و عناد مىورزند.
دانستن اين حقيقت و توجه به ابعاد گوناگون آن، هوشيارى و عزم و جديت عموم ملت ايران و مسلمانان جهان را در چگونگى مقابله با توطئههايى كه از سوى دشمن طراحى مىشود، طلب مىكند. ملت ما البته در طول دهسالهى گذشته با انواع توطئههاى دشمنان آشنا شده و با آنها دست و پنجه نرم كرده و بحمداللَّه بر بيشتر آنها فايق هم شده است؛ و سنت مسلّم الهى آن است كه در چنين ميدانى - در ميدانى كه ملتى مؤمن و انقلابى و برحق و هوشيار و بااراده، در آن با دشمنانى مادّى و زورگو و نابحق و شيطانصفت مبارزه مىكند - پيروزى از آنِ جبههى حق است كه از كمك خدا و ارادهى راسخ و روح فداكارى برخوردار است؛ و اين همان چيزى است كه ما در طول سالهاى قبل و بعد از انقلاب تا امروز تجربه كردهايم؛ و همان چيزى است كه در سراسر تاريخ نبوتها تحقق يافته و قرآن بارها از آن خبر داده است.
ولى شرط پيروزى، اتكال و اعتماد به خدا، هوشيار و جدى و آماده بودن، حفظ وحدت، و فريب تبليغات دشمن را نخوردن است. امروز يكى از تلاشهاى دشمنان صرف آن مىشود كه نور اميد را در دل ملت ما خاموش كنند و آنان را به اوضاع كشور و به دستاندركاران و مجريان امور بدبين سازند. فاصلهيى كه دشمنان ملت مايلند ميان ملت و دولت به وجود آيد، همان چيزى است كه اگر خداى نخواسته موفق شوند، دست آنان و ايادى حقير و رياكار و خبيث آنان در داخل را براى ضربهزدن به كشور و انقلاب باز خواهد كرد. اين، هدف هميشهى دشمن بوده و هست؛ و لذا اصرار هميشهى امام فقيد و عظيم آن بود كه پيوند ميان ملت و مجريان امور مستحكمتر شود.
در دوران سازندگى، اگر دولت بتواند مشكلات ناشى از جنگ تحميلى هشتساله و نيز مشكلات تحميل شده از سوى دشمنان خارجى را برطرف ساخته و نظام اسلامى را پاسخگوى نيازهاى مادّى و معنوى ملت بسازد - كه به خواست خدا و دعاى حضرت ولىّاللَّهالاعظم (ارواحنافداه) خواهد توانست - بزرگترين ضربه بر استكبار جهانى وارد خواهد آمد كه همواره مىخواسته نظام اسلامى را ناتوان از ادارهى صحيح و كامل كشور معرفى كند و به همين منظور هم جنگ و ديگر مشكلات را بر كشور ما تحميل مىكرده است. پس، پيروزى شما ملت رشيد در امر بازسازى، به معناى ناكامى استكبار و پيروزى انقلاب است، و اين مقصود جز با همكارى صميمانه و همهجانبهى مردم و صبر و عزم انقلابى آنان ممكن نيست. لذا به همان اندازه كه دشمن بر جدايى ميان قشرهاى مردم و بالخصوص ميان مردم و مسؤولان اصرار مىورزد، ملت بايد بر همكارى و همدلى ميان قشرهاى مردم و بالخصوص ميان دولت و ملت اصرار داشته باشند و با هوشيارى تمام، القائات موذيانهى دشمنان را شناخته، در جهت مقابل آن حركت كنند.
اكنون براى تذكر و توجه عموم ملت عزيز، نكاتى را به اختصار يادآور مىشوم:
1)بسيج براى دفاع از كشور اسلامى و انقلاب اسلامى به وجود آمد. آمادگى براى دفاع، امروز و هميشه يك وظيفهى اسلامى و انقلابى و ملى است. بنابراين، نيروى مقاومت بسيج بايد كار جذب و سازماندهى بسيجيان عزيز را با برنامهريزى صحيح ادامه دهد و تشكيل ارتش بيستميليونى را ميسور و عملى سازد.
مسؤولين محترم دولتى و قضايى نيز موظفند ضمن كمك به اجراى برنامههاى سپاه پاسداران انقلاب اسلامى در تكميل و تقويت ارتش بيست ميليونى، مشكلات آحاد بسيجى در دستگاههاى دولتى را به شكل ويژه حل كرده، عزيزانى را كه با عرضه كردن جان خود از انقلاب و كشور حراست كردهاند، با توسل به روشهاى معمول ادارى و كاغذبازيهاى رايج آزرده نكنند و خداى نخواسته موجب دلسردى اين پشتوانههاى اطمينانبخش انقلاب و كشور نشوند. چنين رفتارى از هر يك از مأموران اجرايى و قضايى، تخلف و موجب مؤاخذه است.
2)امروز بسيج عناصر مؤمن و فداكار، علاوه بر دفاع مسلحانه از كشور و انقلاب، بايد سازندگى كشور را نيز هدف ديگر خود قرار دهد. امروز، روزى است كه همهى نيروها بايد همهى سرمايههاى علمى، فكرى، تخصصى، تجربى، مادّى و معنوى خود را همچون بسيجيان ميدان جنگ، پشت سر دولت به ميدان سازندگى وارد كنند؛ دولت به شكل بسيجى عمل كرده و نيروهاى كارآمد بسيجى را به حضور در ميدان سازندگى تشويق كند و با برنامهريزى جامع، جايگاه هر قشر و هر فردى را در جهاد بازسازى كشور معين كند، و آحاد مردم نيز با ترجيح مصلحت سازندگى بر مصالح شخصى، فداكارانه در اين ميدان مجاهدت كنند.
3)ما همانطور كه در جنگ جدى و مصمم بوديم، در رعايت آتشبس و حركت به سمت صلحى پايدار نيز جدى و مصمميم؛ ليكن روند مذاكرات نشان مىدهد كه رژيم عراق آمادهى قبول حق نيست و در پشت ميز مذاكره نيز با همان روحيهى تجاوزطلبىِ ميدان جنگ سخن مىگويد. لذا علاوه بر ارتش و سپاه، بسيجيان سلحشور و هستههاى مقاومت نيز بايد همواره آماده و هوشيار باشند، تا در صورت لزوم، به وظيفهى دفاع مقدس قيام كنند.
4)وحدت عمومى مردم، مظهر فضل الهى و پُربركتترين سرمايهى ملت ماست. همه بايد سعى بر حفظ اين سرمايه داشته باشند و به هيچكس اجازه داده نشود كه با پراكندن بذر اختلاف و عداوت، اين موهبت الهى و اين سرمايهى بىبديل را به آتش بكشد. اختلاف سليقه و نظر سياسى و اقتصادى و اختلاف در تشخيص مصالح، ميان برادرانى كه در اصول انقلاب و اسلام همدل و همفكرند، نبايد به خصومت و تنازع و كشمكش بينجامد.
5)همهى آحاد ملت عزيز را به روح خوشبينى برادرانه ميان برادران، و سوءظن هوشيارانه نسبت به بيگانگان و دشمنان دعوت مىكنم. اگر تبليغات استكبار سعى بر ايجاد فضاى سوءظن و بددلى در داخل كشور دارد، ما بايد علىرغم خواست و از روى سوءظن به او، هر گمان بد نسبت به برادران اسلامى و انقلابى خود را از دل و از فضاى جامعه بزداييم. مخصوصاً گويندگان و نويسندگان و آنان كه در خود شايستگى آن را مىبينند كه با مردم و براى مردم سخن بگويند، بايد مراقب باشند كه به سود استكبار و همزبان با تبليغات استكبارى، فضاى زندگى مردم را به بدبينى و بددلى آلوده نكنند، و نواى اميد و نشاط سردهند.
6)تبليغات امريكايى و همدستانشان مىخواهند القاء كنند كه در ايران، دوران جوشش انقلاب بسر آمده و انقلاب راه گذشتهى خود را تغيير داده است. علىرغم دشمن اعلام مىكنيم و همه بايد عملاً و قولاً نشان دهند كه انقلاب اسلامى راه مبارزه با ظلم و استكبار و فساد را رها نكرده و هرگز نخواهد كرد. اگر قلدران عالم، خوشخيالانه گمان مىكنند كه اين سنگر مظلومان و اين مدافع مستضعفان و اين پايگاه مبارزه با نظام سلطه و ظلم و استكبار جهانى، لحظهيى هدفهاى بزرگ خود را از ياد خواهد برد، سخت در اشتباهند.
ما همچنان و هميشه مدافع ملتهاى مظلوم و زير يوغ استكبار هستيم و خواهيم بود. ما همواره در كنار ملت مسلمان و مبارز و رشيد فلسطين، بر ضد صهيونيسم جنايتكار هستيم و خواهيم بود، و به برادران فلسطينى خود توصيه مىكنيم كه راه خدا - يعنى مبارزه با دشمن غاصب و حاميانش - را با توكل و اعتماد به خدا و تا نابودى دولت صهيونيست غاصب ادامه دهند. ملت بزرگ و بسيجيان مؤمن و فداكار ما، دفاع از فلسطين را فريضهيى دينى مىشمارند ودر راه خدا هيچ هدفى را دستنيافتنى نمىدانند. ما همواره از حق ملت مظلوم افغانستان در برابر آنانكه با او به زور يا تزوير عمل كردهاند، دفاع خواهيم كرد و معتقديم ملت افغان كه با نثار خون هزاران شهيد توانسته نيروهاى بيگانه را از خانه خود بيرون براند، در سايهى توكل به خدا و قطع اميد از قدرتهاى مداخلهگر و كسانى كه به آنان خدمت مىكنند، خواهد توانست نظام اسلامى مستقل از شرق و غرب و مبتنى بر خواست و ارادهى ملت را در كشور خود مستقر نمايد. ما خود را همواره نسبت به ملت مقاوم و مظلوم لبنان كه دستخوش توطئهى مشترك صهيونى، مارونى، امريكايى است، داراى تكليف دانستهايم و خواهيم دانست. اين، راه ما و وصيت امام عظيمالشأن ما و دستور اسلام ماست و بدان همواره وفادار خواهيم ماند.
7)اينجانب از اينكه كسانى مىكوشند تا در ميان مردم ما رسم تجملگرايى و اسراف و ولخرجى را شايع كنند، شديداً نگران و متأسفم؛ و از اينكه مردم فداكار و انقلابى ايران در امور شخصى به مصرفگرايى سوق داده شوند و قناعت انقلابى را از ياد ببرند، به خدا پناه مىبرم. آنان كه تجملات و زياديهاى غيرضرور و ولخرجمآبانه را از روى بىدردىِ ناشى از وسعت و توانايى مالى انجام مىدهند، به خود آيند و به انفاق روى آورند؛ و آنانكه با سختى و تنگدستى، بر خود چنين چيزى را تحميل مىكنند، از اين امر خسارتبار دست بكشند. براى متمكنين، ميانهروى؛ و براى قشرهاى متوسط، قناعت در امور شخصى؛ و براى همه، تلاش و كار و توليد و رونق دادن به وضع عمومى، فريضهيى انقلابى و رسمى اسلامى است.
از خداوند توفيق همگان را در راه هدفهاى والاى انقلاب اسلامى عزيزمان درخواست مىكنم. به روان پاك امام و قائد بزرگمان درود مىفرستم و علو درجات شهداى عزيز، بويژه شهداى بسيج را از خداوند متعال مسألت مىكنم.
سيّد على حسينى خامنهاى - دوم آذر ماه 1368
درباره وبلاگ

" الهی و ربی من لی غیرک "
دیروز می رفتیم و خاکی بودیم امروز ماندیم و خاکستری شدیم ...
راستان رفتند تا راستی نرود چپ ها هم راست نرفتند...
از سیم های خار دار گذشتیم اما از زر و سیم های روزگار هرگز ...
دیروز تیپ و لشکر می زدیم. امروز مانده ایم چه تیپی بزنیم !!!
دیروز روز فدا شدن بود امروز روز فدایت شوم . . .
منوی اصلی
موضوعات
آخرین مطالب
طراح قالب
تاريخ : ۱۳۸۵/۰۹/۱۴ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
لینک دوستان
آرشیو مطالب
پيوندهای روزانه
لینک های مفید
امکانات