عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس
عنوان عکس



چگونه ديگران را نصيحت کنيم

 

خيلي گستاخانه است که بخواهيم درمورد طريقه نصيحت کردن، نصيحتتان کنيم اما درميان گذاشتن ايده ها، نظرات و تجربيات همديگر به اين طريق مي تواند بسيار مفيد باشد. نصيحت خوبي که به درستي منتقل شود واقعاً ارزشمند است اما براي بد رساندن پند و اندرز به کسي راه هاي زيادي وجود دارد.

بايد ياد بگيريم که اگر ميخواهيم کسي را نصيحت کنيم، اينکار را به بهترين شکل ممکن انجام دهيم چون به اين طريق هميشه مورد احترام اطرافياني قرار مي گيريم که به واسطه نصيحت هاي ما فهم، اعتماد به نفس و کنترل بيشتري نسبت به زندگي خود پيدا کرده اند.

براي اينکه کسي را به درستي نصيحت کنيم، کليد کار  دانستن تفاوت بين درددل منفعل و درخواست فعال است. وقتي کسي از شما براي پند و اندرز، کمک مي خواهد، بايد طوري به اين موقعيت نزديک شويد که مربيان زندگي به کارشان نزديک ميشوند. يعني نه با جواب دادن سوالها، بلکه با پرسيدن سوال هاي درست.

اگر مي خواهيد بدانيد که چطور بايد بهترين نصيحت و اندرز را به اطرافيانتان ارائه کنيد، به راهنمايي هاي زير توجه کنيد:


درددل و گوش کردن

درددل کردن تجربه اي ارضاءکننده است. چند روز است که مسئله اي فکرتان را مشغول کرده است و به طور ناگهاني سر درددلتان براي يکي از دوستان باز مي شود. فقط درمورد آن موضوع سر صحبت را باز کرده ايد اما اين عمل به تنهايي فکرتان و روانتان را تصفيه مي کند و حتي راه حلهايي هم پيش رويتان قرار مي دهد. بعد، دوستتان اشتباهات کارتان را به شما نشان مي دهد و به شما مي گويد چه بايد بکنيد و او اگر جاي شما بود چه ميکرد.

نصيحت زماني بهترين تاثير را دارد که طرف مقابل خودش از شما بخواهد. بدترين نصيحت هايي که در عمرتان شنيده ايد يا به کسي داده ايد، نصيحت هايي است که بدون تقاضا مطرح شده اند. تقاضا مهمترين بخش فرايند کشف است و بهتر است به دوستتان اجازه دهيد خودش درمورد مشکلاتش از شما کمک بخواهد و درغيراينصورت بهتر است که توصيه ها و نصيحت هايمان را براي خودمان نگه داريم.

اين مسئله به خصوص اگر طرف مقابلمان خانم ها باشند اهميت بيشتري پيدا ميکند. اگر ميخواهيد خانمي را در کارهايش راهنمايي کنيد بهتر است اجازه بدهيد خودش از شما بخواهد آنوقت شنونده اي حامي و سنگ صبور باشيد و صبر کنيد تا طرفتان خودش نظرتان را جويا شود. اگر چنين اتفاقي نيفتاد، مي توانيد از او سوال کنيد که "نظر من را مي خواهي؟" و بعد منتظر جواب او بمانيد.

سوال پرسيدن

اگر از شما خواسته شده که نصيحت کنيد و پند بدهيد، و مي خواهيد مقدس و همه چي تمام جلوه نکنيد، موثرترين راه اين است که سوال بپرسيد، چون:


- طرف را وادار مي کند همه جنبه هاي مشکلش را خوب بررسي کند.
- به او اين امکان را مي دهد که راه حلهايي براي خود پيدا کند و تصميمات و نتيجه آنها را تحت کنترل خود درآورد.
- به شما اين امکان را مي دهد که از دادن پاسخي که ممکن است نادرست باشد يا آمادگيش را نداشته باشيد، جاخالي دهيد.
- قديس و واعظ جلوه نخواهيد کرد چون وانمود نمي کنيد که همه پاسخ پيش شماست

با اينکه هيچ فرمول قدم به قدمي براي سوالهايي که بايد بپرسيد وجود ندارد اما بايد بتوانيد اين پرسشها را در قالب پنج پرسش کليدي، چه چيز، چه وقت، چرا، چه کسي، و چطور  نگه داريد. اين سوالات اگر خاص و صريح باشند و پاسخي که به آنها داده مي شود هم به همان اندازه صريح باشد، بهترين فرصت را براي تاثيرگذاري در اختيارتان قرار مي دهد.

براي مثال، اين داستان رادر نظر بگيريد: دوستتان نگران اين است که شايد دوست دخترش معتاد شده باشد، و از شما مي خواهد کمکش کنيد که آيا بايد اين مسئله را با کسي درميان بگذارد يا نه.

چه چيزي: او چه کاري انجام داده که باعث شده فکر کني که مشکلي دارد؟ فکر مي کني به چه موادي اعتياد دارد؟ آيا درمورد مسائل کوچک دروغ مي گويد؟ آيا چيزي را از شما پنهان مي کند؟

چه کسي: وقتش را با چه کسي مي گذراند؟ آيا تو اين افراد را مي شناسي؟ وقتي به فکر درميان گذاشتن اين مسئله با ديگران مي افتي، چه کساني به ذهنت مي رسند؟ آيا با آنها در اين مورد صحبت کرده اي؟

چرا: چرا فکر مي کني که بايد مشکل را با ديگران درميان بگذاري؟ قبل از اينکه اينقدر پيشروي کنيد آيا با خودش صحبت کرده اي؟ آيا مستقيماً از خودش پرسيده اي؟ از دوستانش چطور؟

چطور: تصور کن که بقيه راهم از اين موضوع باخبر کردي، فقط عده ديگري را در اين مسئله درگير و نگران کرده اي، بدون اينکه حتي مطمئن باشي که چنين مسئله اي صحت دارد. آنها را وارد اين اتاق مي کني و به دوست دخترت به دروغ مي گويي که مي خواهي جاي ديگري بروي.

چه زمان: فکر ميکني کي اينکار بايد انجام شود؟ فوراً؟ آيا او وارد موقعيت هاي خطرناکي شده است؟ اگر موضوع را با خودش درميان گذاشتي و او همه چيز را انکار کرد چه؟


دست کمک

در وضعيت ايدآل اين پروسه سوال پرسيدن—و پرسيدن سوالات بيشتر برحسب پاسخ هايي که دريافت مي کنيد—مي تواند خيلي از شک ها و ابهامات مسئله را از بين ببرد و وقتي اين پرسش و پاسخ ها تمام شد، طرف مقابلتان به يک راه حل درست و حسابي رسيده است. اينکار باعث مي شود فرد بهتر بفهمد که در آن موقعيت چه کار بايد بکند و چه انتخاب هايي پيش رو دارد. مطمئن باشيد اگر همه چيز همينطور پيش برود، او باز هم براي کمک به سراغتان مي آيد.


موضوعات مرتبط: روان شناسی


تاريخ : ۱۳۸۸/۱۲/۲۰ | | نويسنده : ارتباطات قرارگاه ضد صهيونيستي كميل |
.: :.