تأثيرپذيرى يا تأثيرگذارى و حدود و كيفيت آن، بستگى به توانايىها و قابليتهاى انسان در ابعاد مختلف دارد. مهمترين امورى كه در اثرگذارى دخالت دارد، ويژگىهاى معنوى و روحى - از قبيل اراده استوار، اخلاق نيكو، حسن معاشرت - و آگاهىها و توانشهاى علمى بالا است. اثرپذيرى مثبت نيز به ميزان انعطافپذيرى و حقيقتطلبى شخص، ارتباط دارد. تأثيرپذيرىهاى منفى، برخاسته از ضعف آگاهى و اراده است. بنابراين هر اندازه در تقويت اراده خود و گسترش صفات حسنه و خلق و خوى پسنديده و افزونسازى آگاهىها ودانشهاى خويش به ويژه در زمينه مسائل دينى، فرهنگى و اجتماعى - تلاش كنيد، به تدريج توان تاثيرگذارى بيشترى خواهيد داشت.
با رعايت اصول و نكات زير، مىتوانيد ميزان تأثيرگذارى خود را افزايش دهيد:
1. صميميت و ابراز آن؛ صميمانه ديگران را دوست داشته باشيد و محبت قلبى خود را به آنان اظهار داريد. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم فرموده است: «هرگاه يكى از شما به برادر [دينى] خود علاقهمند شد، محبت خود را به او ابراز كند. اين كار افراد را بيشتر به هم پيوند مىدهد»«اذا احبّ احدكم اخاه فليعلمه فانّه اصلح لذات البين؛...»، (رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامى، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379)، ح 507، ص 162.. علاقه قلبى و ابراز آن مهمترين گشاينده راه ارتباط مفيد و مؤثر است.
2. برخورد با نشاط؛ اولين فنّ مؤثر ارتباطى به منظور جلب نظر ديگران و تأثيرگذارى بر آنها، داشتن برخورد شاد و با نشاط است. لحظه اول ملاقات از اهميت زيادى برخوردار است به نحوى كه موفقيت يا شكست در ايجاد ارتباط مؤثر، به آن بستگى دارد. سلام و احوال پرسى كردن، تبسم بر لب داشتن، احترام به طرف مقابل و پذيرش وى راه نفوذ در قلب او است. در فرهنگ اسلامى نيز نسبت به امورى از قبيل سلام كردن، مصافحه، تبسم، احترام، ابراز محبت و علاقه قلبى به ديگران سفارش و اهتمام زيادى وجود دارد.
3. آغاز مثبت؛ يك يا چند نكته مثبت و ارزشمند را در طرف مقابل شناسايى و برجسته سازيد و با تحسين صادقانه به جهت وجود آن امر مثبت، ارتباط خود را با وى محكم سازيد و هيچگاه رابطه خود را با نكتهاى منفى آغاز نكنيد.
4. عدم سرزنش مستقيم؛ در صورتى كه اشتباه و لغزشى در طرف مقابل مشاهده كرديد، به طور مستقيم از او گلايه نكنيد و وى را مورد انتقاد مستقيم و سرزنش قرار ندهيد. وقتى تذكر اخلاقى با كنايه و اشاره گفته شود، زودتر اثر مىبخشد تا اينكه با صراحت از گناه يا اشتباه نام برده و انتقاد گردد. چه بسا برخورد مستقيم و بىپرده با گناه و لغزش در مراحل اوليه، سبب گستاخى و جرأت بيشتر وى شود و زشتى كار در نظر او رنگ باخته و به توجيه آن بپردازد و يا به شكل ديگرى مقاومت كند. بنابراين بايد مانند يك دوست دلسوز يا مشاورى دانا با او برخورد شود.
اميرمؤمنان علىعليه السلام مىفرمايد: «موقعى كه جوان نورسى را به سبب گناهانش، نكوهش مىكنى، مراقب باش كه قسمتى از لغزشهايش را ناديده انگارى و از تمام جهات مورد اعتراض و توبيخش قرار ندهى، تا جوان به عكس العمل وارد نشود و نخواهد از راه عناد و لجاج، بر شما پيروز گردد»ابن ابى الحديد، عبدالحميد، شرح نهجالبلاغه، تحقيق مجدد ابوالفضل ابراهيم، (داراحياء الكتب العربيه)، ج 20، ص 333..
5. خودگشايى؛ قبل از انتقاد از ديگران، مىتوانيد به برخى از اشتباهات، شكستها و ناكامىهاى خود در زندگى و چگونگى اصلاح و بهبود آن اشاره كنيد.
خودگشايى باعث نزديكى به او شده و فضاى صميميت را مىگشايد. در اينجا اطلاعاتى در زمينههاى مختلف و برخى مشكلات و پيشينه خود ارائه مىدهيد. كه با زمينه مراوده شما با ديگران مرتبط است.
خودگشايى، اضطراب را كاهش مىدهد؛ چون آنان اطمينان مىيابند كه در احساسات يا ترسها، ترديدها، مشكلات، سختىها و ناكامىهاى خود تنها نيستند.
البته در استفاده از اين روش نبايد افراط كرد؛ زيرا موجب مىشود توجه ديگرى بيش از حد به شخص شما معطوف شود. از طرف ديگر اين مسئله نبايد موجب افشاى اسرار و رازهاى پنهان آدمى شود.
6. شنونده خوب بودن؛ بكوشيد شنونده خوبى باشيد و زمينهاى فراهم آوريد كه ديگران درباره خود، براى شما حرف بزنند. اگر كسى احساس كند شنونده خوبى براى سخنان خود يافته است، به راحتى مىتواند افكار و احساسات خود را به او منتقل كند و به ايجاد ارتباط با او اقدام نمايد. در اين مرحله شنونده مىتواند به تأثيرگذار خوبى تبديل شود. پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم شنونده بسيار خوبى بود. همين خلق نيكوى آن حضرت، يكى از مهمترين عوامل مقبوليت و محبوبيت او بين مردم بود و موجب شد كه آن حضرت بتواند تأثيرات عميقى بر مردم به جاى گذارد.
7. ابراز احساسات؛ يكى ديگر از عوامل مؤثر در برقرارى ارتباط مؤثر، تشخيص دقيق احساسات طرف مقابل و برجسته كردن آنها است. با بازگردانى احساسات به گوينده، به او القاء مىكنيم كه سخنانش را فهميده و براى او ارج و احترام قائليم.
شنونده خوب، آن است كه با ابراز احساسات مثبت، به عنوان بازخورد، تأثيرگذارى خود را افزايش دهد. ابراز احساسات، نظير حركت سر به نشانه تأييد گفتار طرف مقابل، باز كردن چشمها و كشيدگى صورت به موقع شگفت زدگى، تحسين زبانى واستفاده از بعضى تكيه كلامها چون آفرين، چه جالب و... است.
به عبارت ديگر به پيامهاى كلامى و غيركلامى مخاطبان، پاسخ و واكنشى صادقانه، عينى، دلسوزانه و همدلانه داشته باشيد تا آنان دريابند شما به آنچه آنها مىگويند، گوش فرا مىدهيد و صحبتهاى آنان را دنبال مىكنيد.
8. ارج گذارى؛ به ديگران اعتبار بدهيد؛ شخصيتشان را ارج بنهيد و كارى كنيد كه احساس اهميت و شخصيت كنند.
9. پذيرش مثبت بدون شرط؛ (Unconditional Positive Regard) كارى كنيد كه طرف مقابل احساس كند او را به دليل ارزش ذاتىاش پذيرفتهايد و به او اهميت مىدهيد و به عنوان يك انسان مورد احترام صادقانه و خالصانه شما قرار گرفته است و بدون توجه به نكات ضعف و عيوبى كه دارد مورد پذيرش شما است. اين توجه و پذيرش مثبت، به طرف مقابل احساس ارزشمندى مىبخشد و تأثير پذيرىاش را نسبت به شما افزايش مىدهد. بنابراين بايد طرف مقابل را بدون قيد و شرط و صرفاً به خاطر ارزش ذاتى و ماهيت انسانىاش، پذيرفت و به او احترام صادقانه گذاشت.
10. انگيزش؛ نسبت به كار مثبتى كه مىخواهيد انجام دهيد، ميل شديدى در طرف مقابل ايجاد كنيد و فضاى روانى لازم براى انجام دادن آن فراهم را سازيد. كوچكترين پيشرفت را در طرف مقابل، تحسين نموده و با تشويق او كارى كنيد كه احساس كند حركت به سمت مطلوب و جبران اشتباهات ساده است و به خوبى مىتواند مشكلات را حل و كاستىها را جبران كند.
11. رفتار مطلوب؛ رفتارهاى خوبى را كه از ديگران نسبت به خود انتظار داريد، با او در پيش گيريد. به عبارت ديگر آنچه را براى خود مىپسنديد، براى وى نيز بپسنديد و او را به سوى آن رهنمون شويد.
12. تحميل گريزى؛ نقطه نظرات و ديدگاههاى خويش را بر ديگران تحميل نكنيد. مردم سخن چنين كسى را نمىپذيرند و با فردى كه همچون يك سرپرست با ايشان رفتار كند، دوستى نمىورزند و به او اعتماد نمىكنند.در اين زمينه براى آگاهى بيشتر ر.ك.
الف. كارنگى، ديل، آئين دوستيابى؛
ب. مدرسى، سيد هادى، دوستى و دوستان؛
پ. رى شهرى، محمد، دوستى در قرآن و حديث، ترجمه سيد حسن اسلامى، (قم: دارالحديث، چاپ اول، 1379). بنابراين به جاى اينكه به ديگران دستور دهيد، خواست خود را به شكل سؤال مطرح كنيد؛ زيرا معمولاً افراد دوست ندارند به آنان دستور داده شود.
13. هديه دادن؛ گاهى لازم است از اهرم «هديه دادن» استفاده شود. گفته شده است: «الانسان عبيد الاحسان». تأثيرپذيرى ديگران در پرتو نيكى و احسان، چندين برابر است. بنابراين ديگران را براى كارى كه مىخواهيد انجام دهند، خشنود كنيد. در روايتى از پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله آمده است: «تهادوا، فانّ الهدية تضعّف الحبّ و تذهب بغوائل الصدر»؛همو، دوستى در قرآن و حديث، ص 98، ح 278.؛ «به يكديگر هديه بدهيد، زيرا هديه دوستى را دو برابر مىكند و كينههاى درون سينهها را مىزدايد».
در پرتو محبت به وجود آمده، مىتوان به جلب اعتماد طرف مقابل پرداخت و تأثيرگذارى خود را افزايش داد.
14. گفتار زيبا؛ سخن نيكو را به نوعى سحر تشبيه كردهاند كه در جان و اعماق وجود افراد تأثيرگذار است. بنابراين در استفاده از كلمات و جملات براى ايجاد ارتباط و تأثيرگذارى، بايد به اندازه كافى دقت و بهترين كلام در كوتاهترين و زيباترين جملات و الفاظ بيان شود.
15. تبليغ عملى؛ آنچه نقش اساسىترى در مسئله تأثيرگذارى دارد، عملكرد و رفتارفرد تأثيرگذار است. امام صادقعليه السلام فرموده است: «كونوا دعاة الناس بغير السنتكم»؛كافى، باب الصدق و اداء الامانة، (تهران: دارالكتب الاسلامية، 1365)، ج 2، ص 105.؛ يعنى، «به وسيلهاى غير از زبان خود، مردم را به كارهاى خير و صحيح دعوت كنيد». رفتار و منش شخصى و اعمال افراد، بيش از هر چيزى در ذهن ديگرى ماندگار است؛ به طورى كه گفتهاند براى راهنمايى، ارشاد و تأثيرگذارى بر جوانان، كمتر حرف بزنيد و بيشتر عمل كنيد.
16. جوانشناسى؛ از ويژگىهاى دوره جوانى شناخت كافى پيدا كرده و متناسب با روحيات و خصوصيات اين دوره، به ايجاد ارتباط و تأثيرگذارى اقدام كنيد. بنابراين گسترش آگاهى از سير رشد و تحول و ويژگىهاى مختلف زيستى، اجتماعى و روانى و نيز نيازهاى اين دوره، شرط اساسى كسب مهارت براى ايجاد ارتباط مؤثر با جوانان است.
17. توجه به تفاوتها؛ نسبت به تفاوتهاى فردى موجود در بين افراد، هشيار بوده و هيچ گاه دو نفر را با همديگر مقايسه نكنيد. به جهت وجود نقطه مثبتى در ديگرى، فرد مورد نظر خود را به دليل نداشتن آن نقطه قوت و مثبت، مورد سرزنش و توبيخ قرار ندهيد.
18. همگامى؛ استفاده از روش «همگام شدن»، يكى از ديرپاترين شيوههاى ايجاد ارتباط مؤثر است. براى همگام شدن با جوان، بايد خود را در وضع و موقعيت او قرار داد. به عبارت ديگر سعى كنيد دنيا را از منظر او بنگريد. براى مثال يك جوان دوست دارد با روى آوردن به اجتماع، حس استقلالطلبى خود را ارضا نمايد. دنياى ذهنى او آكنده از مضمونهايى است كه ناشى از نيازهايش مىباشد. حال اگر بدون توجه به دنياى جوان و صرفاً با در نظر گرفتن برخى از نيازها و تكاليف، با آنها ارتباط برقرار كنيم، به احتمال قوى نتيجه مناسب و مثبتى نخواهيم گرفت.
19. جلب همكارى؛ از طرف مقابل، به ويژه اگر جوان است، در ارتباط با كارهاى مربوط به خودشان اظهار نظر بخواهيد. به عبارت ديگر بكوشيد ذهن و انديشه مخاطب را در جهت مطلوب، فعال ساخته و كارى كنيد كه خود او با خردورزى كافى راه صحيح را بيابد.
20. همدلى؛ در حالتهاى نگرانى، ناراحتى و اضطراب، همدلى كرده و به تدريج جوياى علت اضطرابشان شويد.
«همدلى»Empathy. عبارت است از توانايى درك تجربههاى درونى ديگران و سهيم شدن در آنها. از اين طريق مىتوان خود را به جاى يك فرد قرار داد و به دنياى درونى و تجربههاى شخصى او راه پيدا كرد. بدين وسيله مىتوان تجربههاى هيجانى مختلف، نگرانىها، اضطرابها، غمها و مشكلات ديگرى را درك كرد. طرف مقابل نيز احساسهاى خود را به طور كلامى بيان خواهد كرد و ارتباط بيشتر و بهتر ايجاد خواهد شد. در چنين وضعيتى است كه فرد مىتواند به بررسى هر چه بيشتر گفتههاى او بپردازد و به تدريج علت تجربههاى تلخ و مشكلاتش را جويا شود و به حل آنها بپردازد. خداوند، پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم را چنين توصيف مىكند: «لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ عَزِيزٌ عَلَيْهِ ما عَنِمتُّمْ حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُفٌ {رَحِيمٌ»A توبه (9)، آيه 159). ؛ «رسولى از خود شما به سويتان آمد كه رنجهاى شما بر او سخت است و اصرار به هدايت شما دارد و نسبت به مؤمنان رئوف و مهربان است».
عبارت «من انفسكم» اشاره به شدت ارتباط آن حضرت با مردم است؛ گويى پارهاى از جان مردم و از روح جامعه در شكل پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم ظاهر شده است و هرگونه ناراحتى و زيان و ضررى كه به مردم برسد، براى او سخت ناراحت كننده است. او نسبت به مردم بىتفاوت نيست و از رنجهاى آنان رنج مىبرد. اين صفت باطنى پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم بود كه توانست در دل و قلب مردم جاى گيرد و تأثيرگذارىاش را چندين برابر كند.
21. انعطافپذيرى؛ در عين جدى بودن و جدى رفتار كردن، بايد همواره انعطافپذيرى مناسب را حفظ نمود. نبايد انتظار داشت تغيير و اصلاح در انديشه و رفتار طرف مقابل ناگهانى، بلافاصله و يك مرتبه انجام گيرد؛ زيرا اين مسئله نيازمند زمان و تدريج است. بنابراين بايد به طرف مقابل، زمان و فرصت كافى داد تا به تدريج و تحت تأثير سخن شما تغيير و تحول لازم را در خود ايجاد كند. خداوند متعال نيز پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله وسلم را به خاطر داشتن چنين ويژگى مىستايد و آن را يكى از علل موفقيت آن حضرت معرفى مىكند: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ»؛ آل عمران (3)، آيه 159. ؛ «به واسطه رحمت خدا با مردم، خوش خوى و مهربان شدى و اگر تندخوى سخت دل بودى، مردم از گرد تو پراكنده مىشدند...». بنابراين اگر كسى بخواهد پيامبرگونه تأثيرگذارى مثبت داشته باشد، بايد از انعطاف و بردبارى كافى در برابر ناآگاهىها، نقصها و ضعفهاى ديگران برخوردار باشد.
موضوعات مرتبط: روان شناسی